گفته های مکتوب يک بلغورگوی دوپا
Monday, June 17, 2013
باش ولی دور
داشت با تمام سرعت به عقب می دويد نميخواست وابسته شه، ميخواست خيلی دور باشه
ولی هر بار که بر ميگشت ، يک قدم بهش نزديکتر شده بود
بهترين راه رو پيدا کرد، چشماش رو بست و ديگه بر نگشت
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment