Saturday, July 27, 2013

من و ضعيفه



من و ضعيفه يا کلا به هم نميايم يا اگه ميايم خيلی ميايم

من همچی بگی نگی کوچيک شام ولی گوندم قد يه اسب , ضعيفه امّا ظريفه عين يه کره اسب

رو مبل تک نفره هر دو تايی ناميزونيم ولی اگه دو نفرش باشه دو تايی قشنگ فيکسو ميزونيم

من ميگم ضعيفه! گوش بيار به دندون بکشيم, ضعيفه ميگه : من سالاد خوردم سيرم بيا يه نقاشی بکشيم

ضعيفه تفريحاتش با مانی کور ایناست,امّا ما با حسن شوغال تفريح ميکونيم

ضعيفه به خاطر دوستاش مجبوره بره سينما,ولی ما داداش برا رفقا, حسن شوغالو پاره ميکنيم

ضعيفه تو بغل ما يه هوا بزرگتر از آب نبات چوبيه, ما تو بغل ضعيفه يکی دو هوا نداره, خود کيسه گونی ایم

در هر حال و باهمه این حرفا ضعيفه اسب و پسنديده, ما هم نوکرش با کره اسبه صفا ميکونيم